برادران یوسف وقتی می‌خواستند یوسف را به چاه بیفکنند یوسف لبخندی زد یهودا پرسید: چرا خندیدی ؟ این جا که جای خنده نیست یوسف گفت : روزی در فکر بودم چگونه کسی می‌تواند به من اظهار دشمنی کند با این که برادران نیرومندی دارم ؟ اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد تا بدانم که غیر از خدا تکیه گاهی نیست … " ای دل پاره پاره ام , دیدن اوست چاره ام " " اوست پناه و پشت من , تکیه بر این جهان مکن "

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1393-11-05] [ 09:30:00 ب.ظ ]