یازهرا مددی








بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      




جستجو




 
  لحظات غریبی است... ...
‍ لحظات غریبى سـت... نمى دانی خوشحال باشى یا غمگین?? غمِ اتمام یڪ میهمانى باشکـوه? و شادی جشنى بزرگ? خدای جانـم،? دارایى ام تنها همین یڪ ماه روزه است?? از من بپذیر ? طاعات و عباداتتون قبول حق ? #ظهر_آخرین_روز_رمضانتون_بخیر ?? #عیدتون_مبارک ??
موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1396-04-04] [ 03:37:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  این الله مجتهدی تهرانی (ره) ...
✨ آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): ?هر جا کم آوردی ... حوصله نداشتی ... پول نداشتی ... کار نداشتی ... باطریت تموم شد ... تسبیح رو بردار صد بار بگو 《استغفرالله ربی و اتوب الیه》 ? آروم میشی ? ?‍
موضوعات: بدون موضوع
[شنبه 1396-04-03] [ 08:57:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خاطره کارمند شهرداری... ...
یکی از کارمندان شهرداری ارومیه میگفت: تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک دیپلم دنبال کار میگشتم. از پله های شهرداری میرفتم بالا که یکی از کارکنان شهرداری را دیدم و ازش پرسیدم آیا اینجا برای من کار هست؟ تازه ازدواج کردم و دیپلم دارم. یه کاغذ از جیبش درآورد و یه امضاء کرد و داد دستم گفت بده فلانی، اتاق فلان. رفتم و کاغذ را دادم دستش و امضاء را که دید گفت چی میخوای؟ گفتم: کار. گفت: فردا بیا سرکار! باورم نمیشد! فردا رفتم مشغول شدم. بعد از چند روز فهمیدم اون آقایی که امضاء داد شهردار بود. چند ماه کارآموز بودم بعد یکی از کارمندان که بازنشسته شده بود من جای اون مشغول شدم. شش ماه بعد جناب شهردار استعفاء کرد و رفت جبهه. بعد از اینکه در جبهه شهید شد یکی از همکاران گفت: توی اون مدتی که کارآموز بودی و منتظر بودیم که یک نفر بازنشسته بشه تا شما را جایگزین کنیم، حقوقت از حقوق جناب شهردار کسر و پرداخت میشد. یعنی از حقوق شهید باکری،? این درخواست خود شهید بود.??
موضوعات: بدون موضوع
 [ 08:52:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  وکیل مدافعانی چشم پوش... ...
ما برای اشتباهات دیگران قاضی‌هایی دقیق و برای اشتباهات خودمان وکیل مدافعانی چشم‌پوش هستیم!
موضوعات: بدون موضوع
 [ 08:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سفره دارد جمع می گردد... ...
سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن بر در این خانه من بهر امیدی آمدم پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن دست خالی آمدم، با دست خالی می روم یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن جان آقای خراسان، جان سلطان غریب هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو کن من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین گریه کن های غم کرببلا را عفو کن جان آن که دست و پا می زد به زیر تیغ و تیر حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن. خدایا بکرمت این اعمال بندگان را قبول بفرما، آمین یا رب العالمین
موضوعات: بدون موضوع
 [ 08:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت